- دمه داشتن
پی گیر بودن، مانع شدن
معنی دمه داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زمینه داشتن پروهان داشتن محمل داشتن دلیل داشتن (غالبا بایای نکره ظید) : (پس هر نوع را که از جنس منبعث و بر آن متفرع باشد اسم جنس نهادن و در دایره علی حده آوردن وجهی ندارد)
امید وار بودن، چشم داشتن، آز ورزیدن آزمند بودن حریص بودن، امید داشتن
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
در چله خانه معتکف شدن مدت چهل روز مدت چهل روز بعبادت و ریاضت پرداختن، در روز چهلم مرگ عزیزی مراسم خاصی برپا کردن
دنباله یافتن پتاییدن پیوسته بر قرار بودن پیوسته بودن پیوسته بودن همواره دنبال شدن مداومت پیگیری داشتن
